یکی از فانتزیام اینه که عاشق یه پسر فقیر بشم
بعد از دوسه ماه که فهمید عاشقشم
اعتراف کنه که پسر بزرگترین تاجر ایرانیه و داشته عشق منو امتحان میکرده
بعد من ناراحت شم باهاش کات کنم...
تو افق هم نمیرم...
باهمتونم قهرم
بعد از دوسه ماه که فهمید عاشقشم
اعتراف کنه که پسر بزرگترین تاجر ایرانیه و داشته عشق منو امتحان میکرده
بعد من ناراحت شم باهاش کات کنم...
تو افق هم نمیرم...
باهمتونم قهرم