loading...
شهر عشق
faryad بازدید : 16 سه شنبه 02 مهر 1392 نظرات (0)
خب،یکی بود یکی نبود.غیر خدای مهربون هیشکس نبود.

در زمان های قدیم{منظور یکی تو سال نیست ها}بله داشتم میگفتم در زمانهای قدیم پادشاهان و مردمهایی که جزئ اشراف بودن همیشه انگشتر های خیلی بزرگی به دست میکردن و اکثر اوقات روی نگین انگشتر یه نوشته وجود داشت.تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد

یک روز پادشاه شهر تصمیم گرفت که یه انگشتر تازه درست کنه؛به همین خاطر از وزیرش خواست تا بیاد و با پادشاه درمورد نوشته ی روی انگشتر مشورت کنه.

پادشاه به وزیر گفت:میخوام نوشتش جوری باشه که هم وقتی خوشحالم نگاش کنم هم وقتیکه ناراحتم.نظر تو چه؟

وزیر کمی فکر کرد و نفس عمیقی کشیدوبا اعتماد به سقفه کامل گفت:سرورم دستور بدهید که روی انگشتر نوشته شود{این نیز بگذرد}تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد

اگه شما بودید چی مینوشتید؟؟؟تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد



faryad بازدید : 16 سه شنبه 02 مهر 1392 نظرات (0)
امريكا با توجه به شرايط نامناسب اقتصادي و سياسي كه اكنون با آن دست و پنجه نرم مي كند، همچنين با وجود موانعي همچون روسيه و چين، حتي در صورت حمله خودسرانه به سوريه، به هيچ يك از اهداف خود دست نخواهد يافت.

faryad بازدید : 15 سه شنبه 02 مهر 1392 نظرات (0)



زندگی چیدن سیبی است که باید چید و رفت
زندگی تکرار پاییز است باید دید و رفت . . .

 

***************************

 

بیا ای همنشین سرد پاییز
به آواهای شب هایم درآمیز
بیا ای رنگ مهتاب بلورین
تو شعری تازه در من برانگیز . . .

 

*******************************

 

در ماه مهر بادهای پاییزی بی مهری را با برگ درختان آغاز میکنند . . .


faryad بازدید : 23 سه شنبه 02 مهر 1392 نظرات (0)
 

! A mistake e-mail

یک ایمیل اشتباه !


 

A man checked into a hotel. There was a computer in his room* so he decided to send an e-mail to his wife. However* he accidentally typed a wrong e-mail address* and without realizing his error he sent the e-mail .

 

Meanwhile….Somewhere in Houston * a widow had just returned from her husband’s funeral. The widow decided to check her e-mail* expecting condolence messages from relatives and friends.After reading the first message* she fainted. The widow’s son rushed into the room* found his mother on the floor* and saw the computer screen which read:

To: My Loving Wife

Subject: I’ve Reached

Date: 2 May 2006

I know you’re surprised to hear from me. They have computers here* and we are allowed to send e-mails to loved ones. I’ve just reached and have been checked in. I see that everything has been prepared for your arrival tomorrow. Looking forward to seeing you TOMORROW!

Your loving hubby.

مردی اتاق هتلی را تحویل گرفت .در اتاقش کامپیوتری بود،بنابراین تصمیم گرفت ایمیلی به همسرش بفرستد.ولی بطور تصادفی ایمیل را به آدرس اشتباه فرستاد و بدون اینکه متوجه اشتباهش شود،ایمیل را فرستاد.

با این وجود..جایی در هوستون ،بیوه ای از مراسم خاکسپاری شوهرش بازگشته بود.زن بیوه تصمیم گرفت ایمیلش را به این خاطر که پیامهای همدردی اقوام و دوستانش را بخواند،چک کند. پس از خواندن اولین پیام،از هوش رفت.پسرش به اتاق آمد و مادرش را کف اتاق دید و از صفحه کامپیوتر این را خواند:

به: همسر دوست داشتنی ام

موضوع: من رسیدم

تاریخ: دوم می ۲۰۰۶

میدانم از اینکه خبری از من داشته باشی خوشحال می شوی.آنها اینجا کامپیوتر داشتند و ما اجازه داریم به آنهایی که دوستشان داریم ایمیل بدهیم.من تازه رسیدم و اتاق را تحویل گرفته ام.می بینم که همه چیز آماده شده که فردا برسی.به امید دیدنت، فردا!

 

 

 


faryad بازدید : 22 سه شنبه 02 مهر 1392 نظرات (0)



سلام بر شهدایی که بی توقع ،

جان خود را برای اعتلای اسلام تقدیم کردند ،

در هفته دفاع مقدس یاد و خاطره شان گرامی باد ...

شادی روح امام(ره) و شهدا صلوات


faryad بازدید : 24 دوشنبه 01 مهر 1392 نظرات (0)

صائب تبريزي ، شاعر زمانة خويش

محمد امين رياحي . مجله يغما، (فروردين 1355 )، صص 2 تا 12

 

جواني صائب، در ايام اوج قدرت صفويه، در عصر شاه عباس بزرگ گذشت. عصري كه از هر دورة ديگري متمايز بود. جنگهاي پياپي با عثماني ها شور و هيجاني در مملكت برانگيخته بود. اصفهان پايتخت نوبنياد شاه عباس رو به آبادي و زيبايي مي رفت. هيأت هاي سياسي و مذهبي و بازرگاني خارجي به كثرت به اصفهان رفت و آمد مي كردند. مردم با فرنگيان و راه و رسم آنان آشنايي مي يافتند....


تعداد صفحات : 14

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 138
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 26
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 27
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 27
  • بازدید ماه : 27
  • بازدید سال : 37
  • بازدید کلی : 2,446